۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

افتخاریِ خواننده یا نمکدان-شکنِ خودفروخته؛


در واکنش به توهین افتخاری به استاد شجریان

عجب زمانه ای شده، دیگر کوچکترها و شاگردها هم پشت سر استادشان سخن می گویند! فراموش کرده اند که یک هنرمند هر چه دارد از بزرگان دارد!
هنرمند باید شخصیت هنری داشته باشد، بدون شخصیت و شعور، شورِ صدای داوودِ پیامبر هم بی مقدار است!

آقای علیرضا افتخاری، خودتتان را به چقدر فروخته اید که اینگونه غلام حلقه به گوش انقلاب اسلامی و مزدورانش شده اید؟
آن زمان که در آغوش احمدی نژاد منفور جای گرفتید، از چشم و چراغ اندک هوادارانتان هم افتادید. دیگر حتی کم سوادترین و ساده ترین بیننده و شنونده ی موسیقی هم می داند که وضعیت به اصطلاح هنرمندان خودفروخته ی صدا و سیمای حکومت کودتاگرِ سنگسار کننده در چه وضع مضحکی هست و مشتی هنرمندنما چون شما در آن جولان می دهند! پس خواهشن خودتان را با بزرگان قیاس نکنید.

آقای افتخاری، خودتان هم می دانید که استاد شجریان، قلبهای تک تک ایرانیان را در نوردیده است و به اوج انسانیت و محبوبیت در چشم و دل آنها رسیده است و شما و امثال شما به حضیض ذلت و نفرت دست یافته اید.

به یاد نداریم استاد شجریان یک بار پشت سر شما و امثلتان سخنی گفته باشد و جز بزرگواری و مهربانی نسبت به فرومایگانی چون شما ابراز ننموده است.

دیرزمانی می اندیشیدیم این همه ابتذال هنری در آثار کم ارزشتان و این هر روز آلبوم بیرون دادنتان به خاطر مشکلات اقتصادی و بهتر کردن شرایط خانوادگیتان است؛
اما اینک در می یابم که شما نه تنها منفور مردم ایران و اهل هنر و آزادی خواهان هستید بلکه منفور خانواده ی خود نیز می باشید که اینگونه وجود خودتان و صدای نیم بندتان را به پشیزی فروختید!

این را بدانید هنرمند حقیقی با شخصیت بلند خود، رسالتش را نسبت به مردم کشورش نشان می دهد و در عین استقلال از دستگاههای حکومتی و حزب های رنگارنگ حرف دلش را می زند.

آقای افتخاری اینک شما هم از نظر موسیقی و صدایتان سقوط کرده اید و هم از نظر شخصیت و اخلاق و انسانیت.

اینک تنها به این می اندیشم که نمک خوردید و نمکدان را شکستید؛ و خودتان را هم به بهایی ناچیز فروختید.

این را هم بدانید که ملاک تشخیص مردمی یا غیر مردمی بودن کار استاد شجریان نه شما هستید و نه رسانه ی دروغ و ضد ملیتان؛
به قول معروف:

قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری

در پایان به کوری چشم همه ی خودفروختگان حکومتی، چامه ی زیر را به خسرو آواز ایران، هنرمند مردمی -استاد شجریان- پیشکش می کنیم:

شرف و قیمت و قـدر تو، به فضل و هنرست
نه به دیـــدار و به دیــنار و به سود و به زیان

هر بزرگی که به فضل و به هنر گشت بزرگ
نشود خُـــرد به بــــد گفتــن بهــمان و فـلان

گـــرچه بســـیار بمـــانَد به نیـــام انـــدر، تیغ
نشود کُـــند و نگــــــردد هنـــر تیـــغ، نـــهان

ورچــــه از چشـــم نهان گـــردد ماه اندر میغ
نشود تیــــــره و افروخــــته باشـــد به میـان

شـــــیر هم شــــیر بود، گــرچه به زنجیر بود
نبـــرد بنــــــد و قـــلاده، شــــرف شــیر ژیان

باز هــــــــم، باز بود گرچــــه که او بسته بود
شــــرف بــازی از بــــــازی، فکـــــندن تـــوان


سروش سکوت


 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر