راه اگر نزدیک تر داری بگو
نان تنهایی را خوردی
زهر هجران را نوشیدی
میوه ی سکوت را چشیدی
و "عشق" را در پستوی خانه کشتی
تا مهر مام میهن را عاشقانه در آغوش بکشی
و برآن مظلومانه، بمانی و بمیری
همچون جلال خوارزمی خود را به آب سپردی
و شمع وجودت را آب کردی
و شمع وجودت را آب کردی
تا ایران را بپایی...
و اینک نیز خاکسترت،
پاسبان و مرزبان آب های نیلگون ایران است
***
گر ز حال دل، خبر داری، بگو
ور نشانی مختصر داری بگو
مرگ را دانم، ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیک تر داری بگو
سروش سکوت
ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر