ای دماوندِ سرکَش
ای شکوهِ بی پایان
ای ستایشگرت، ستارگان
در غبار ِ دامانت
جستجو توان کرد،
صدها سرگذشتِ ناگفته ی کتاب های دوران
خاموش و زیبا بنشسته ای،
این گونه مهربان
بر صخره هایت درود
بر دره هایت درود
بر چشمه هایت که دارند،
شور و نشاط آبشاران درود
در پرده های باران
در هوای بهاران
می گیرد شکوهت،
صد طراوت
در جویبار ِ بادِ سکرآور ِ فروردین
می ریزد به هر گوشه،
عطر ناب گل بوته هایت
خاموش و زیبا بنشسته ای،
این گونه مهربان
ای تو سنگر ِ امید
ای باغ ِ گل بوته ها
ای ساییده سر بر آسمان
ای که بر تو خیره مانده چشم ِ جهان
خاموش و زیبا بنشسته ای،
این گونه مهربان...
***
سازمان جهانی خواربار (FAO)، نهاد وابسته به سازمان ملل متحد، از سال 2003 میلادی، روز 11 دسامبر برابر با 20 آذر را به نام "روز جهانی کوهستان" نام گذاری نموده است؛ هدف این نام گذاری، پی بردن مردمان به اهمیت کوه در اکوسیستم و محیط زیست، فرهنگ سازی برای پاکیزه نگاه داشتن بستر کوه ها و پاکسازی آلاینده ها از دامنه ی کوه ها و نیز بالا بردن فرهنگ کوه پیمایی در کشورها است.
همچنین هر ساله برای این روز، شعار ویژه ای در نظر گرفته می شود؛ شعار امسال فائو در روز جهانی کوهستان "جوامع کوه نشین و مردمان بومی" است.
بی گمان پیوستگی زنجیره وار بخش های گوناگون زیست بوم و کائنات به گونه ای است که اختلال در هر بخش، سبب بروز آشفتگی و نابسامانی در دیگر بخش ها می شود. برای نمونه، آتش سوزی یا آلودگی کوه ها، جنگل ها، آب ها و یا فرسایش خاک و آلودگی آن، تاثیر ناگواری بر زندگی انسانی و حیوانی و نیز خود طبیعت دارد. وجود مواد آلاینده در کوه ها که بیشتر به وسیله ی انسان ها تولید می شود، سبب آلودگی آب و هوا و آلودگی هوا سبب بیماری و حتا مرگ باشندگان(انسان ها، حیوانات و پرندگان) می شود.
امروز، همزمان با روز جهانی کوهستان، اجلاس تغییرات آب و هوایی نیز برگذار شده است. روند گرمایش روزافزون هوا، آب شدن برف کوهستان ها و تغییرات فاحش اقلیمی، فجایعی هستند که کل کره ی زمین را در خطر نابودی نهاده است. نوک پیکان و عامل اصلی این آلودگی ها و گرمایش زمین، خود انسان است.
در شرایطی روز جهانی کوهستان را پشت سر می گذاریم که در کشور خود ما نیز اوضاع زیست محیطی و روند تخریب های انسانی محیط زیست به طرز وحشتناکی در حال انجام است. آتش سوزی های گسترده ی جنگل های گلستان، جنگل ابر در سمنان، جنگل های مریوان و بسیاری جاهای دیگر، که با بی تفاوتی مسولان درون ایران روبرو است، گوشه هایی تلخ و تاریک از روند نابودی کشور عزیزمان ایران است.
بر سر کار بودن حکومتی که سازمان هایش همچون میراث فرهنگی یا محیط زیست، کوچک ترین توجهی به این وضع بحرانی ندارند، زنگ هشداری است برای همه ی ما (به ویژه هم میهنان درون مرز) که با توجه به سانسور گسترده حتا در زمینه ی فرهنگی و مسائل زیست محیطی -و در شرایطی که اخیرا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هر گونه مصاحبه در مورد اوضاع نابسامان میراث فرهنگی و محیطی را ممنوع کرده- تک تک ما در درون ایران به عنوان شهروند خبرنگار، گزارش این تخریب ها و ایران-سوزی ها را به گوش مراجع بین المللی برسانیم.
بی گمان جوانان درون ایران که تجربه ی انجام وظیفه ی شهروند خبرنگاری را در مورد مسائل پس از انتصابات پشت سر گذاشته اند، می توانند این وظیفه و خویشکاری ملی را نیز به خوبی انجام دهند.
به امید روزی که در ایران ما، حکومت، دولت و نهادهایی بر سر کار باشند که برای وجب به وجب خاک این سرزمین کهن و زیبا ارزش و مسولیت قایل باشند.
با مهر و سپاس
سروش سکوت
20 آذر 2569
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر