پس از سی و دو سال از استقرار و استمرار حکومت اسلامی، دیکتاتوری مذهبی که بدترین نوع دیکتاتوری هاست، کوشیده است تا نفوذ و رسوخ خود را از لایه های فرهنگی و هنری جامعه ی ایران گسترش دهد؛ پروژه هایی همچون به بازی گرفتن بازیگران معروف –به زور یا به زر (اجبار یا پول)- در فیلم های امنیتی-سیاسی که بازگوینده ی خواست های دیکتاتوری است، یکی از این کارهاست. این دقیقا همان کارهایی است که دیکتاتورهای پیش از جمهوری اسلامی –هیتلر، موسولینی، فرانکو، استالین و...- هم کرده اند؛ برآیند این کار حکومت ها، اگر با هوشیاری مردم و آگاهی روشنفکران همراه نباشد، کاذب شدن هنر، گوشه گیری و سرخوردگی هنرمندان مردمی و مسخ شدن مردم شادی ندیده به شادی های کاذب و خود ساخته ی حکومت است.
باور دارم که مردم ایران در شرایط فعلی که درگیر نبرد فرهنگی با جمهوری اسلامی در جبهه ای دیگر غیر از مبارزه ی سیاسی و خیابانی هستند، می توانند و باید بتوانند با هشیاری و گزینش خود، حتا در چارچوب و درون رژیم هم، طرح های امنیتی-اطلاعاتی آنان را خنثی کنند.
پروژه ی امنیتی-اطلاعاتی "اخراجی های3" که با بودجه ی بسیار کلان، برای تخریب جنبش آزادی خواهانه ی مردم ایران، پیشبرد اهداف ضد مردمی حکومت و بت سازی و تطهیر سازی از کارگردان این مجموعه، "مسعود ده نمکی" –که 11 سال پیش از اعضا فعال گروه سرکوبگر انصار حزب الله و گروه فشار بوده و در ماجرای 18 تیر خونین کوی دانشگاه تهران، عزت ابراهیم نژاد را به تیر مستقیم و هم دستی پسر امام جمعه ی اسلام شهر کشت و بسیاری از دانشجویان دیگر را دستگیر و مصدوم کرد- می باشد.
پس از بی آبرویی حکومت در سطح فرهنگی (در درون ایران، همچون جشنواره ی فجر و عدم استقبال از فیلم های حکومتی، و در بیرون از ایران، همچون اکران فیلم "اورانیوم" و استقبال جهانی از آن که رژیم ایران را به ورطه ی کسادی و تمسخر کشاند و همچنین شکست جمهوری اسلامی در بازگرداندن مشروعیت از دست رفته اش) اینک برای پر کردن گیشه ی سینماها و کشاندن مردم برای تماشای این فیلم دولتی و ضد مردمی، به شکل میلیاردی هزینه کرده است، تا به خیال خود از پیکره ی نامشروع و منفورش، گرد تنفر بزداید و برای خود مشروعیت آفرینی کند.
از آنجا که پروژه ی اخراجی های یک و دو که در واقع تعبیه ی نوعی سوپاپ اطمینان برای جمهوری اسلامی بود، با موفقیت نسبی برای حکومت و عوامل اطلاعاتیش همراه بود، حکومت اسلامی به خیال خام خودش این طرح را ادامه داده است، غافل از اینکه نه دیگر اکنون آن زمان است و نه مردم اینک، مردم آن زمان!
در این میان، پخش یک فیلم به نام "جدایی نادر از سیمین، که از موضوع سیاسی هم برخوردار نیست، به کارزاری تبدیل شده برای نه گفتن به فیلم اخراجی ها و طرح های ضد مردمی حکومت دیکتاتوری و آری گفتن به خواست های مردمی و هنرمندان همراه با مردم. فیلمی که در جشنواره ی برلین برنده ی جایزه ی خرس نقره ای شده و کارگردانش بر روی سن از جعفر پناهی دربند زندانهای جمهوری اسلامی یاد کرده است.
زهر شوم دیکتاتوری، همواره دامان پاک هنر و هنرمند را نیز آلوده است. زیرا در جوامع بسته با حکومت های خودمدار، مردم برای رهایی از سانسور، غم و ناامیدی به دنیای هنر، سینما، تئاتر، موسیقی و... پناه برده اند. اما حکومت های خودمدار خودکامه، حتا این مجرای غیر سیاسی را هم بر نمی تابند و از آنجا که بیم آن را دارند که مبادا از هنر و شعر و موسیقی و فیلم هم صدای امید، حق خواهی و دیکتاتور ستیزی مردم به رنج آمده بر خیزد، هنر و بخش های آن را نیز انتزاعی، کذایی و دست ساخته ی خود می کنند، تا شاید به خیال خام خود، با آرام نمایاندن و گل و بلبل نشان دادن اوضاع کشور، بر پیکر سراسر ضد مردمی خود، مشروعیت بیافرینند.
بی گمان، پشتیبانی از فیلم "جدایی نادر از سیمین" و تحریم "اخراجی های 3" این پروژه ی حکومت را نیز همچون سایر طرح ها، به ورطه ی کسادی می کشاند.
کارکرد حضور مردم در سینماهایی که جدایی نادر از سیمین را پخش می کنند و پر کردن صف ها و گیشه ی سینماها، همانا: نه گفتن به اقدامات ضد فرهنگی جمهوری اسلامی، تشویق هنرمندان مردمی دیگر به همراه شدن و پیوستن به صف معتمدآریاها، عزت الله انتظامی ها، تهمینه میلانی ها، استاد شجریان ها، استاد بادکوبه ای ها، هیلا صدیقی ها و...، همبستگی با آرمان های هنرمندان دربندی همچون جعفر پناهی ها، رامین پرچمی ها و... جلوگیری از مرگ تدریجی هنر و اخلاق در جامعه ی دیکتاتور زده و هنر ستیز ایران، پشتیبانی از خون و خانواده ی کشته شدگان راه آزادی 18 تیر 1378 کوی دانشگاه تهران همچون عزت ابراهیم نژادها و اکبر محمدی ها...، پشت نمودن به همه ی آن در ظاهر هنرمندان همچون شریفی نیاها، مهران مدیری ها، امین حیائی ها، حسام نواب صفوی ها، علی دهکردی ها و... که خود را به حکومت فروختند و اعتبار مردمی خویش را فرو باختند.
جنبش ملی ما هستیم که آرمان خود را همواره در پشتیبانی از مردم و هنرمندان مردمی نهاده است، با پشتیبانی از واکنش منفی مردم نسبت به فیلم امنیتی-حکومتی اخراجی های3، از همگی هم میهنان می خواهد تا روز پنجشنبه ی این هفته با حضور گسترده در صف های سینماهای محل پخش جدایی نادر از سیمین، در سراسر ایران، ضمن حمایت از هنرمندان مردمی، "نه" محکمی به حکومت و دست اندرکاران فیلم اخراجی ها بگویند.
به یاد داشته باشیم که پشتیبانی ما از فیلم جدایی نادر از سیمین و تحریم اخراجی های 3، نه گفتن به مسعود ده نمکی ها و کشندگان آزادی و انسانیت و آری گفتن به آرمان های عزت ابراهیم نژادهای راه آزادی است.
در پایان، خطاب به همه ی دیکتاتورهای هنرسوز و انسان ستیز اسلامی باید گفت که هنر هرگز نمی میرد و هنرمند مردمی تا ابد جاودان است:
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ منــزلتی پــایـدار نــیست
پاینده ایران
ما هستیم
سروش سکوت
9 فروردین 2570
azizam age shoma haef az demokrasi o azadi mizani bayad tahamol harf mokhalefanet ro ham dashte bashi be nazere man in karet kheyli zeshte .
پاسخحذفbadesham ekhrajiha 3 ba hame shookhi karde na fahgat jonbesh sabz .
man in film o didim har ki nabine zarar karde