۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

پیشکش به خانم بهناز شفیعی -همسر شادروان ناصر حجازی-

"عقاب" بی او پر و بال ندارد


اوج گیری موج های دریای جان آدمیان، نخست از مادری مهربان، همسری هم پیمان و دختری دلیر می آغازد. خیزش های خفیف دگرگونی و پیشرفت نیز بی یاری همسران دلاور، به ساحل نمی نشیند.

بر سپهر سرافرازی سرزمین ایران، عقاب های تیزور، بی همیاری و هم پروازی همسران همراه، پر و بال ندارند.

در کشاکش بیماری استخوان سوز سرطان، و بی مهری های رفته بر مام میهن باز هم مانده در بند، که تن و روان ناصر حجازی را فرسوده بود، نخستین و اساسی ترین کس که سر و سرور او بود، همسرش بود.

همان بانویی که روزهای سخت دوری ناصر از سرا و سرزمین را چشید، تا عقاب بر دروازه ی چمن سبز دل های ایرانیان بایستد و بزرگی و بالایش ایران را بپاید.

یک سال و اندی با همیاری ناصرخان، بر زجر بیماری کشنده ی او پایداری ورزید و اینک در این روزهای فراق و دوری یار دیرین و دیرپا، شکنج پیشانی و رنج جان را بر دوش می کشد.

کار و کنش بانوان دلاوری چنو در پهن دشت زن ستیزی دستاربندانی سیه دل، ستودنی است.

ایستادگی بهناز بانو شفیعی بر سختی های درد جان کاه زندگی همسر دلبند و بزرگش، آزمون هم پیمانی و عشق ورزی را آموخت و فراز آمدن او بر آستان "دروازه ی آزادی"، نوید بخش ِ آزادی زنان از بند است.

همدردی با همسر دردمند ناصر خان
همواره پایدار و شادمان باشند

سروش سکوت
ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر