"عقاب" بی او پر و بال ندارد
اوج گیری موج های دریای جان آدمیان، نخست از مادری مهربان، همسری هم پیمان و دختری دلیر می آغازد. خیزش های خفیف دگرگونی و پیشرفت نیز بی یاری همسران دلاور، به ساحل نمی نشیند.
بر سپهر سرافرازی سرزمین ایران، عقاب های تیزور، بی همیاری و هم پروازی همسران همراه، پر و بال ندارند.
در کشاکش بیماری استخوان سوز سرطان، و بی مهری های رفته بر مام میهن باز هم مانده در بند، که تن و روان ناصر حجازی را فرسوده بود، نخستین و اساسی ترین کس که سر و سرور او بود، همسرش بود.
همان بانویی که روزهای سخت دوری ناصر از سرا و سرزمین را چشید، تا عقاب بر دروازه ی چمن سبز دل های ایرانیان بایستد و بزرگی و بالایش ایران را بپاید.
یک سال و اندی با همیاری ناصرخان، بر زجر بیماری کشنده ی او پایداری ورزید و اینک در این روزهای فراق و دوری یار دیرین و دیرپا، شکنج پیشانی و رنج جان را بر دوش می کشد.
کار و کنش بانوان دلاوری چنو در پهن دشت زن ستیزی دستاربندانی سیه دل، ستودنی است.
ایستادگی بهناز بانو شفیعی بر سختی های درد جان کاه زندگی همسر دلبند و بزرگش، آزمون هم پیمانی و عشق ورزی را آموخت و فراز آمدن او بر آستان "دروازه ی آزادی"، نوید بخش ِ آزادی زنان از بند است.
همدردی با همسر دردمند ناصر خان
همواره پایدار و شادمان باشند
سروش سکوت
ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر