۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

حماقت دوازده فروردین یا نحوست سیزده بدر؟!



تـــیشتــر، آن یــل جنگ آور و بـــاران آور را می ستاییم
او که دشمن را ناکام می سازد و به خاک در می افکند
او که دشمن دشمنـان سـرزمیـن هــای ایــــــران است
(تیر یشت)

"استوره"، "افسانه"، "قصه" یا "دروغ"؟ اینها واژه هایی هستند که گاه ناآشنایان با فرهنگ ایران یا سرسپردگان به یونان، در مورد آیین های فرهنگی ایران به کار می برند.

هرگز نمی خواهم حتا از واژه ی "استوره" درباره ی باورها و آیین ها و جشن هایی سخن بگویم که همچون درختی کهنسال، سالیان سال، با همه ی سختی ها و جفاها، در خاکی پر گوهر ریشه دوانده و شاخه گسترانده است.

زیرا استوره در زبان یونانی "میتولژی" است؛ "میت" در زبان سنسکریت به چم "دروغ" است. پس میتولژی به چم "دروغ شناسی" است! خوب، اگر در فرهنگ 2800 ساله ی یونان، در آیین ها، باورها و حتا خدایان، فراوان می توان به این دروغ ها برخورد، چه پیوندی به فرهنگ بیش از ده ها هزار ساله ی همبودگاه ایران ما دارد؟!

سخن پیرامون روز سیزدهم یا روز تیشتر از ماه فروردین در گاهنامه ی ایرانی است؛ آیینی ریشه دار از همان درخت کهنسال که همچون سدها شاخه ی دیگر این درخت، تبر هیچ ایران ستیزی از اسکند تا عرب، از چنگیز تا تتار، از قجر تا مولا، نتوانسته بیخ ریشه اش را بزند و حتا اگر نامش، امروزی شده و "سیزده بدر" می خوانندش، هنوز همان باورها و آیین های کهن، در دل آن ریشه دوانده و مانده و مانده و مانده، از پیشکش سبزه و رستنی (بجای "زَور" و "برَسَم"ِ کهن) به آبها، به نشانه ی سپاسگزاری از "تیشتر"، ایزد باران و آرزوی پیروزی همآره ی او بر "اپوش"، دیو خشکی، گره زدن سبزه ها و روییدنی ها به هم، به نشانه ی پیمان بندی با ستاره ی تیر برای یاری خواهی از او در راستای داشتن "تَر سالی" و "آبسالی" و نداشتن خشکسالی و کم آبی... همه و همه، همان شاخ و برگ هایی هستند که از یک ریشه آب و خوراک خورده اند و بالیده اند و از پستان فرهنگ مام ایران، شیر نوشیده اند.

نگاهی به نوشته های کهن ایران از اوستا و شاهنامه تا نامه های پهلوی، نشان از آن دارد که در گاهنمای ایرانی هیچ روز و شماره ای گجسته و نحس نبوده؛ زیرا شماره ها، سرچشمه ی دانش هایی چون اخترمار و ستاره شناسی بودند که ایرانیان، نخست بار با اساس نهادن آسمان و نگرش بر ستارگان، به چنین دانشی دست یافتند. پس نه تنها شماره هاف گجسته نبوده، بلکه ورجاوند، سپنتینه و دارای شگون نیز بوده اند.

ایرانیان، همچنین با نامگزاری و آزین روزها به نام های زیبنده همچون مهر، بهمن یا اندیشه ی نیک، خرداد یا رسایی و کمال، گوهر شادی و آرامش را در زندگی زمینی فرح بخش امروز یافتند و به جای دل سپاری به "پیشانی نوشت" و قضا و قدر و فرو باختن زندگی امروز به امید "بهشت برین" فردا، بر آیین خوشباشی و کار و کوشش و استواری در برابر رنج ها و مشقت های رفته پافشاری می کردند. پس در این اندیشه هیچ روز و شماری نمی تواند گجسته و نحس باشد.

براساس اوستا و بخش زیبای "تیر یشت" آن، نخستین "تیر روز"ِ سال که همان سیزده فروردین است، زمان پیروزی تیشتر بر اپوش است. تیشتر، نماد اندیشه و خرد پاک است که با اسبی زرین می تازد و مرزهای ایران را می پاید و اپوش، هَمِستار و دشمن آن، نماد اندیشه بد و دارنده ی اسبی سیاه، سهمناک و گَر است. هرچند تیشتر در نخستین نبرد با اپوش شکست می خورد (همچون داستان زُروان که در آن نیز نخستین کسی که بر جهان فرمان می راند، اهریمن است و سپس اهورا او را در هم می کوبد) اما در نبرد پسین خود، او را در هم می شکند و به بند می کشد و به سرزمین ایران و خاک آن، آب و باران و سرسبزی می آورد.

نبرد و کشمکش تشتر و اپوش، آبسالی و خشکسالی، پاکی و پلشتی و نیکی و بدی و روشنی و تاریکی همیشگی است. پیام و آموزه ی این باور نیز آشکار است؛ پیروزی گریز ناپذیر اندیشه ی نیک و دارنده گان آن بر سرکردگان خیره سر و فریبکار اندیشه ی پلید. باید دانست که این نبرد از لایه های زیرین و زبرین هستی و روان خود آدمی می آغاز و اگر او نتواند بر آن پیروز شود، دیو ِ بد اندیشی در کالبد دشمنان ایران، جان می گیرند و پیدا می شوند.

اپوش و سرکردگان تاریکی و خشکی همیشه هستند و نیک باوران و روشن اندیشان، همواره با آنان در ستیزند. اما پیروزی پایانی با پیروان راه راستی و نیکی است. فرمانده ی نبرد با "اپوش" دانه دانه آدمیانی هستند که به "تیشتر" باور دارند و برای پیروزی آن، خود را هم رزم او می دانند و با خشکاندن هرز علف های دروغ، ناراستی و خشک-اندیشی از اندیشه، خویشتن را برای نبرد با دشمنان خشکی آور ایران آماده می سازند و خویشکاری خود را در پشتیبانی از اندیشه ی راست و آبادی ایران می دانند.

سیزدهمین روز ماه (تیر روز) همچنین یادآور یادواره ی آرش کمانگیر، آن دلاور مرزبان میهن نیز هست که در این روز با انجام خویشکارییش به ایران، به جاودان پیوست

گزینش راست راهه ی میهن پرستی یا کج راهه ی میهن ستیزی؟

پس از آن آیین کهن که هر ایرانی ای نامش را شنیده و با رگ رگ و یاخته یاخته ی کالبدش آن را می شناسد، اگر گاهشمار ننگین سی و دو ساله ی پیش را برگ بزنیم، دوازده فروردین، روزی است که حکومت اسلامی آن را "روز جمهوری اسلامی" نامیده و این درشتی و ادعا را دارد که مردم ایران، سی سال پیش به جمهوری اسلامی، "رای آری" دادند! همپرسی و رفراندمی ایران ستیزانه که خمینی رهبر شورش 57 و یارانش به پا کردند.

بی گمان، همپرسی سال 58، کلاهبرداری مولایان و دستاربندان بود و در آن کمترین خواست مردمی و ملی و ایرانی نبود و آنانی هم که در این همپرسی رفتند و رای دادند، براساس ندانم کاری و نابخردی به سرشت حکومت و حکومتیان این کرده را انجام دادند.

اما، روی سخنم به امروز و امروزی هاست؛ همه ی آنانی که آن رویدادهای شوم را از سرگذرانده اند و ایران اینک را دیده اند. دو راهی که روبه روی ایرانیان است، یکی راه آزادی و آبادی ایران براساس پیمان نامه ای ملی-میهنی است، راهی که خشکسالی و ویرانی ایران را برنمی تابد، راهی که راستی و درستی را اساس رهایی میهن می نهد. راهی که از گذشته می اموزد و دیگر خود را گرفتار چاه تاریک ندانم کاری نمی کند. و یکی هم راه فریب خوردگی و سرسپردگی به آنانی است که دیرزمانی خود سوخت و آتش ایران سوزی را فراهم می کردند و اینک نیز در همان تب و تابند. همکاری و هموندی با این گروه دوم، همکاری و هموندی با حکومتیان است که می خواهند به دوره ی ایران ویرانگری خود، بی خردی مردمان و دزدی و آدم کشی خود بیفزایند و درازترش کنند. این گروه بیمه ی ماندگاری جمهوری اسلامی هستند.

براساس این دیدگاه، پشتگرمی به آیین های انیرانی و دشمن-ایرانی همچون 22 بهمن، روز قدس، عاشورا، گزینش ها و انتصابات و انتخابات حکومتی و... ره به همان سرمنزلی می برد که گروه دوم و حکومتیان در پی آنند.

اما، پافشاری بر آیین های کهن ایرانی همچون نوروز، جشن آتش افروزی سوری، تیر روز و سیزده بدر، روز جهانی کورش، بزرگداشت فردوسی و زرتشت و... گره ای استوار هستند که همه ی ایرانیان را با همه گونه باور و دین و زبان و نژادی، به هم پیوند می زنند تا دشمنان، ایران ناشناسان و نابکاران دسته ی دوم و خادمان حکومت را مجال فریبکاری نماند و به تاریخ غمبار میهن افزوده نشود.

***

پیمان نامه (مانیفست) ایرانیان باورمند به هویت ملی و ساختن ایران براساس فرهنگ کهن، نوروز، سیزده بدر، چهارشنبه سوری، سده، مهرگان، شاهنامه و پرچم شیر و خورشید است. آنها را پاس بداریم و براساس آنها کاری برای ایران کنیم.

کهن ترین آیین پاسداشت زمین و سرزمین ایران (سیزده بدر)
بر ایران باوران، خجسته باد

سروش سکوت
تیر روز فروردین ماه 2570

 

۱ نظر: