۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سه‌شنبه

درگیری سه قوه و ریش گرو گذاری های بیهوده ی خامنه ای و رسوایی عُظما!




در بهمن ماه، سالگرد شورش ننگین 57 که رژیم از هر وسیله و ابزاری برای خودنمایی و به رخ کشیدن به قول خودش استواری و یگانگی بخش های جمهوری اسلامی استفاده ی سیاسی –هرچند برای فریب افکار عمومی داخل میان اندک توده ی امت طرفدارش بهره می برد- درگیری های درون جناحی داخل حکومت به علنی ترین و شدیدترین و بی سابقه ترین وجه خود رسیده است...

* * *

در روزهای اخیر جنگ کفتارهای جمهوری اسلامی بر سر قدرت و ثروت و دست هم رو کردن ها و رو کم کنی ها شدت بسیار بی سابقه و علنی تری در تاریخ جمهوری اسلامی به خود گرفته است. آن هم در شرایطی که وضع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... در کشور روند پسرفت بی سابقه و فاجعه باری به خود گرفته است و شخصیت های جمهوری اشغالگر اسلامی که به همه چیز می اندیشند -جز منافع ملی و مشکلات مردمی- بی خیال همه ی این بحران ها سرگرم عربده کشی و یقه درانی هستند.

این بار هم در مجلس آخوندی (که به باغ وحش معروف است و البته از نظر توحش حتا حیوانات باغ وحش هم به پای وحشی های مجلس اسلامی نمیرسند!) دیگر صدای شعارهای گوش خراش و مضحک مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس شنیده نشد، بلکه عربده ها بیشتر حول محور مرگ بر هم دیگر گفتن ها بود!

در حالی که چند ماه پیش، پیرامون درگیری های محمود احمدی نژاد –رییس قوه ی مقننه ی جمهوری اسلامی و صادق لاریجانی –رییس قوه ی قضاییه ی رژیم- بر سر بازداشت مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد –علی اکبر جوان فکر- و رد درخواست ملاقات رییس دولت نظام با وی و نیز بحث ها و کلنجارهای بین علی لاریجانی -رییس قوه ی مجریه ی رژیم- و احمدی نژاد در خصوص مسائل اقتصادی و نامه نگاری های افشاگرانه و جنگ طلبانه میان سران قوا، خامنه ای ریش گرو گذاشت و از "مسولین نظام" خواست تا از نامه نگاری های آشکار دست بردارند، اینک کار بجایی رسیده که ضمن بی اعتباری آن دستور خامنه ای، دعواها به علنی ترین جای ممکن، یعنی صحن علنی مجلس آخوندی رسیده است!...

خامنه ای که چهار سال پیش با حمایت آشکار از احمدی نژاد و دولت وی، انتصابات خود ساخته را بنام او تمام کرد و عبا و عمامه و دستارش را برایش گرو گذاشت، پس از طرح مساله ی استیضاح رییس جمهور منتخبش در مجلس هم، به برادران لاریجانی دستور داد که این ماجرا را همچون قضیه ی اختلاس ها "کش ندهند"!

تمام این اقدامات خامنه ای، اینک نخست گردن خودش را گرفته، دستوراتش را از اعتبار انداخته و میان مریدان و سرکوبگرانش هم آن چهره ی فریبکارانه ی کدخدامنشانه ی دروغین در هم شکسته و سراب اتحاد اتحاد کردن میان سه قوه توسط خامنه ای به پوچی محض تبدیل شده است.

دیروز و در جریان استیضاح وزیر کار و امور اجتماعی دولت احمدی نژاد، وی با رو کردن فایل صوتی و فیلم مکالمه ی فاضل لاریجانی برادر باند مخوف و دزد لاریجانی ها و متهم کردن آنها به سو استفاده از قدرت، پول شویی، رشوه و... تنها آبروی نداشته ی مجلس و مجلسیان را بر باد نداد، بلکه بیش از همه به اعتبار و شخصیت نداشته و پوشالی خامنه ای گند زد!

تحلیلگران شبکه ی بی بی سی فارسی در تحلیل ماجراهای دیروز، به طور جِدّ و کُلّ اذعان داشتند که این درگیری ها در ماه های باقیمانده تا واپسین روزهای دولت روی کار احمدی نژاد کنترل خواهد شد! در حالی که با بازداشت اخیر سعید مرتضوی -دادستان جنایتکار پیشین تهران و سرپرست کنونی صندوق تامین اجتماعی- جرقه ی درگیری های بیشتر و گسترده تری حتا پس از اتمام دولت احمدی نژاد زده شده است. از یک سو با بی اعتبار شدن جایگاه خامنه ای و در دست داشتن برگ برنده توسط احمدی نژاد، احتمال ورود سپاه پاسداران و همچنین بسیج به دلیل ترس از قدرت گیری بیشتر باند احمدی نژاد به ویژه در جریان انتصابات 92، در این زمینه بسیار محتوم شده است.

احمدی نژاد توپ را در زمین خود نگه داشته و سران قوا و مخالفان دولتش را بازی داده است. به نظر میرسد اساسا" بحث عَلَم کردن مرتضوی ِ معلوم الحال برای پست وزارت تامین اجتماعی هم در اصل برای رو کم کنی و رو کردن همین مدارک بوده است!

ضمنا احمدی نژاد توانست با این کارش با بی اعتبار کردن هر چه بیشتر باند لاریجانی، زمینه ی خراب کردن رای گزینه ی نامزدی آنان (یا نامزدی که معرفی خواهند کرد!) را فراهم کند. برای همین شاید شانس اسفندیار رحیم مشایی یا شخص دیگری از دسته ی احمدی نژادی برای ریاست جمهوری سال آینده بیشتر باشد! و یا اگر هم –از آنجا که خامنه ای شاخ ِ به رخ کشیدن ها و قدرت نمایی هایش شکسته و تنها و تنها به غلام حلقه به گوش و مرید مطلقه به عنوان پست پوشالی ریاست جمهوری نیاز دارد- کس دیگری غیر از نماینده ی منتخب باند احمدی نژادی انتخاب شود، باز برگ برنده در دستان محمود احمدی نژاد و باندش است که با تقویت جو تقلبی بودن انتخابات به جنگ همه جانبه دامن بزند!

به نظر می رسد در روزهای آینده شاهد بر سر هم زنی هایی از این دست باشیم، بویژه که در همین ویدیوهایی که بامداد امروز و پس از دستگیری مرتضوی بر فضای مجازی گذاشته شده، علاوه بر رشوه خواری فاضل لاریجانی از سعید مرتضوی (مبنی بر 30 میلیارد، آپارتمان و ویلا در شمال و دریافت ماهانه 15 هزار دلار و...) مباحث دیگری نیز پیرامون نقش برادران غارتگر و جانی لاریجانی (که حساس ترین سمت ها را دارا هستند!) در رفع و رجوع وام های میلیاردی و اختلاس های بانک های مختلف اشاره شده است و گویا سخنان اخیر محمود احمدی نژاد که گفته بود: "60 درصد از بودجه ی کشور دست 300 نفر است..." اشاره ای به همین "حل کردن مسائل بانکی توسط اخوان لاریجانی" باشد و البته اتهام زنی های درون گروهی و رو کردن های دست یگدیگر در زمینه ی فساد مالی از محمود بهمنی و رحیم مشایی و شاید تا بیت رهبری و مجتبی خامنه ای!...

و جالب است که اوج گیری موج این درگیری ها در ماه بهمن، سالگرد انقلاب اسلامی 57 است که رژیم از آن برای تبلیغ (هرچند داخلی!) "استواری و اتحاد" نظامش استفاده میکند!...

به هر روی به نظر می رسد جمهوری اسلامی دچار نوعی خودویرانگری درونی شده است؛ اما آنچه مهم می باشد این است که چه چیزی به نفع منافع ملی و حرکت های آزادی خواهانه ی مخالفان این رژیم است. به جرات می توان گفت هیچ یک از این پیشآمدها به سود مردم نیست؛ اما آنچه پازل سرنگونی رژیم را در کنار انواع و اقسام درگیری ها و وضع فاجعه بار اقتصادی و نیز سیاست خارجی که جمهوری اسلامی را وادار به گدایی روابط کرده است، تکمیل میکند، شورش همگانی و ملی ایرانی های مخالف رژیم برای توجه جهانیان و نیز حرکت به سوی خواست براندازی است. بدون شک درگیری های این چنینی تنها به وخامت بیشتر اوضاع اقتصادی منجر میشود؛ و شاید همین وخامت هولناک تر است که زنگ آغاز رستاخیز همگانی را به صدا در آورد!...

لینک فیلم های رانت خواری فاضل لاریجانی از سعید مرتضوی:
قسمت اول ، قسمت دوم و قسمت سوم

سروش سکوت
ایران
17 بهمن 91

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر