۱۳۹۰ مهر ۲۰, چهارشنبه

نیش ِتروریستی ِعقربِ رژیم ِاسلامی، ذاتی است، از اینترنت تا آمریکا!



دو رویداد مهم و خبری که در دو روز گذشته به صورت تقریبا همزمان روی داد –یکی یورش تروریستی اینترنتی رژیم اسلامی به پایگاه خبری پارس دیلی نیوز در اینترنت و دو دیگر: نیرنگ تروریستی سپاه قدس رژیم برای ترور سفیر عربستان در آمریکا-، نشان از سرشت حقیقی جمهوری اسلامی دارد: این رژیم در گفتار و اندیشه و کردار، "تروریسم" است!
* * *
تروریسم، در خون حکومت اسلامی، وجود دارد. همانگونه که نیش برای عقرب اقتضای ذاتش است، تروریسم هم برای جمهوری اسلامی کاملا ذاتی و درونی است. نزد سرسپردگان رژیم، ترور بسان جنایت مقدسی است که کننده اش فیض معنوی می برد. گواهِ گفتاریِ این گفته، سخنان پاسدار حسن عباسی (منسوب به تئورسین سپاه!) است که از "تروریسم مقدس اسلامی" یاد می کند! و گواه رفتاری و کرداری این گفته، در ترورها و اقدامات تروریستی است که جمهوری اسلامی در بیش از سه دهه ی عمر خود انجام داده است، از ترور مبارزان و مخالفان رژیم تا بمبگذاری های پی در پی از جمله در مرکز یهودیان آرژانتین و سوء قصد هایی که دیروز نیز شاهد یکی از آنها بودیم... .

دو رویداد دیروز، و همزمانی آنها، گوشتزد و هشدار ِ چند ده باره ی دیگری است برای دو گروه:

نخست) برای آنانی که خود را ایرانیانی آزادی خواه و مبارز و مخالف با جمهوری اسلامی -در هر طیف و گروه و تلویزیون و سایتی- می دانند. پرسش اینجاست که تا کی می خواهید سخن و سرود آزادی ایران و مخالفت با انیران را سر دهید اما این ادعا فقط در حد سخن باشد؟ آیا آن اتحاد و هم بستگی که مد نظر تک تک گروه های مخالف است، آن نیز فقط در حد حرف است یا باید در میدان عمل آن را نشان داد؟ امروز اگر به هر یک از سایت ها، تلویزیون ها و پایگاه های خبری در دنیای مجازی یا واقعی ایرانیان مخالف با هر نوع گرایشی، از سوی حکومت تروریسم پرور اسلامی یورش برده می شود، همه باید این اقدام را محکوم کنند. زیرا نیروی واقعی در گروهی بودن و با هم بودن است. تا نیروهای فردی، زنجیروار به هم پیوند نخورند، توان ها و زمان ها بیهوده به هدر می رود! از سوی دیگر سکوت و بی تفاوتی در برابر این رخدادها، رای به پذیرش آنها و خشنودی از آنها قلمداد می شود. بد نیست کمی از دیگر کشورهای خاورمیانه که علیه دیکتاتوری هایشان به پاخاستند، یاد بگیریم؛ مردم و مبارزان و مخالفان و اصحاب قلم و رسانه ی سوریه که شایسته ی سدها درود و آفرین و کلاه از سر در آوردن هستند، با آنکه به اندازه ی ایرانیان از موهبت رسانه ها و سایت های مخالف برون مرز بهره مندند، اما بنیان های هم بستگی را برای خود نهادینه کرده اند. برای همین است که اگر به صفحه ها و گروهای فیس بوکی مخالفان سوری برویم، جز اتحاد چیزی نمی بینیم و خبری از بر سر زدن ها و درگیری های درون گروهی نیست! خوب، روشن است که همین نهادینه شدن مفهوم و معنای هم بستگی و اتحاد در میان سوری ها، از اینترنت به خیابان ها می رسد.

دو دیگر) برای مقامات عالی رتبه ی آمریکایی و غربی که بارها شاهد خرابکاری های رژیم اسلامی بوده اند. اما هر بار با سیاست مماشات خود، تنها این رژیم را بر تکرار رویه ی پیشین گستاخ تر نموده اند. پرسش اینجاست که تا کی می خواهید با این رژیم از در سازش وارد شوید. با مقامات آن سر یک میز بنشینید، لبخندی بزنید و ناهار و شامی بخورید و وقتی رفتند بخاطر مساله ی هستی و حقوق بشر، رژیم را به اعمال تحریم های شدیدتر تهدید کنید! اندکی بعد با هواپیمای خصوصی، اجازه ی ورود به سران این رژیم تروریست را بدهید و درهای آمریکا را به روی رییس جمهور قلابیش بگشایید تا با یک صد نفر همراهان مفتخورش در بهترین هتل ها، مفت خوری کنند و سپس زیر پایش فرش قرمز پهن کنید و برای گفتن مزخرفات دل به هم زن همیشگیش به او تریبون بدهید و برای مصاحبه با معروف ترین تلویزیون ها، جهت شنیدن دروغ های شاخدارش، بودجه ای کلان بگذارید. تا کی می خواهید دفتر حفاظت منافع رژیم و موسسه ی علوی و ده ها مسجد و مرکز اسلامی را که مرکز تربیت تروریسم هاست، گشوده بگذارید و مرزهای خود را برای ورود عوامل رژیم و مزدوران و خلافکارانش که در میلیاردی ترین اختلاس ها دست داشته اند باز بگذارید و آن سوتر، با قوانین سخت تر و غیر انسانی تر برای پناهجویان ایرانی که به دلیل سرکوب و شکنجه و زندان و اعدام همین رژیم از ایران خارج شده اند، مرزهای خود را ببندید! راهی که شما می روید و رویه ای که پیش گرفته اید، نتیجه ای جز گسترش تروریسم –از خاورمیانه تا آمریکا- نخواهد داشت. آشی که خود برای ایران پخته اید را با این همه بی تفاوتی و بی خیالی در قبال جنایات رژیم، شورتر و شورتر نکنید. تا به سرشت تروریستی جمهوری اسلامی و خطر بالقوه و بالفعل آن برای جهان _از خاورمیانه و آسیا تا آمریکا و اروپا و از فضای مجازی تا دنیای حقیقی باور نیابید، خصلت ترور و کشتن در این رژیم بارورتر می شود...

* * *
باری، شاید همزمانی دو رُخداد دیروز، سرآغاز و نقطه ی عطفی هم برای "ما ایرانیان" و هم برای "شما آمریکاییان" باشد... .

سروش سکوت
20 مهر 2570
11 اکتبر 2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر