۱۳۹۰ مرداد ۱۰, دوشنبه

برای "آمنه"ی بینایی بخش که بیناییش را گرفتند، اما بینایی هیچ کس را نگرفت



امروز، در کشور ِ کینه 

–که وایِ جغدِ اهریمن ِ مرگ، 

از پگاه تا شامگاه فرو می بارد 

و کفن ِ مرگ بر کالبدِ جان می پوشاند- 

فرشته ی زندگی بر پیکر آدمی از مهر تهی و لبریز از کینه ، 

گَردِ زندگی و بینایی پاشید.

دو چشمش نمی بیند اما همه ی کاینات نظاره گر بینایی بخشی او بود.

امروز، زمان ایستاد، اهورای زندگی آمد و اهریمن مرگ گریخت.

* * * 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر